آیا تصورات ذهنی به واقعیت تبدیل می شوند؟

آیا تصورات ذهنی به واقعیت تبدیل می شوند؟

وقتی پرسیده می شود که آیا ذهن قادر به ساخت دنیای واقعی بیرونی است یا نه؟ عموما دو نوع پاسخ از دو جناح مختلف به آن داده می شود. اول پاسخ افراد سنت گرایی است که بسیار سخت می توانند چیزی را که اتفاق نیفتاده، باور کنند. این گونه افراد عموما اعتقاد به تلاش بدنی و فیزیکی دارند و تقریبا هرگونه تفکر بیش از تبدیل شدن به عمل را غیر ضروری و نه چندان مفید می دانند. بنابراین مسلما پاسخ این گروه از مردم به پرسش بالا، خیر خواهد بود. اما دسته دوم که دقیقا نقطه مقابل این جریان قرار دارند، معتقد هستند که انسان و درون او قدرتی ماورایی دارد که می تواند با استفاده از آن جهان خود و اطراف خود را تغییر دهد. به نظر وجود برخی داستان ها درباره افراد مقدس و … نیز موید این نکته می باشد. اما همچنان عدم ملموس بودن این پاسخ و این اعتقاد و این قدرت، نقطه ضعف گروه دوم می باشد.

بدن انسان، یک آنتن طبیعی

بدن انسان، یک آنتن طبیعی

اما آیا واقعا می توان به نیروی ذهن اعتقاد داشت یا خیر؟ بهتر است زاویه دید خود را از مباحث علوم انسانی برداشته و بر اساس مباحث مهندسی به این سوال پاسخ دهیم. وقتی یک مهندس برق بدن انسان را نگاه کند آن چیزی که بی شک او را جذب خود میکند، اعصاب انسان است که درست مانند سیم های برق منبعی را به مصرف کننده ای متصل می کند.  این منبع مسلما مغز است. از طرف دیگر در علم الکترونیک و برق عبور جریان از درون سیمی باعث ایجاد یک میدان در اطراف آن سیم می شود. هر چه این جریان قوی تر و یا تعداد سیم ها بیشتر باشد و همه این سیم ها در یک جهت قرار گرفته باشند، میدان تشکیل شده بزرگ تر می شود.

گاهی استفاده این میدان برایمان مهمتر است خود جریانی است که درون سیم قرار دارد. با این اوصاف وقتی به مغز انسان نگاه می کنیم، می بینیم که به تعداد غیر قابل تصوری عصب درون آن وجود دارد که درون هر کدام از این اعصاب جریانی بسیار کوچک در حرکت است. مسلما در این تعداد بالای اعصاب، چندین بار میدان الکتریکی به شکل های مختلف ایجاد می شود و از بین می رود. بنابراین می توان گفت از دید مهندسی بدن انسان یک آنتن بالفطره می باشد که می تواند میدان جذب یا دافعه درست کند. یا در اصطلاح دقیق تر آن، فرکانس ارسال و دریافت کند. منتهی برای این که این ارسال و دریافت فرکانس ها ملموس باشد لازم است که بیشتر جریان های درونی در یک سمت و سو قرار بگیرند تا میدانی قوی درست شود.

تصور یا imaging مهمترین راه همسو سازی

تصور یا imaging مهمترین راه همسو سازی

آن چیزی که شاید در دید اول به نظر می آید این است که به شکل طبیعی نمی توان جریان های بدن را در اختیار داشت و یا این که خودمان بتوانیم برای آن تصمیم بگیریم. این سخن کاملا درست است و این جریانات جزء اعمال غیر ارادی بدن محسوب می شوند و بر اساس شرایط  حاصل ( شامل : شرایط بیرونی و درونی ) تغییر می کنند. اما می توانیم بدن یا در کلام بهتر مغز انسان را دچار یک گمراهی هدفمند و سودمند کنیم. شرایطی کنترل شده و غیر واقعی را به بدن القا کنیم از این رو بدن دچار اشتباه می شود و جریانات عبوری را بر اساس شرایط جدید می سازد. به این شرایط غیر واقعی که بتواند مغز انسان را دچار اشتباه کند در علم روانشناسی تصور یا imaging  گفته می شود.

هرچه تصورات قوی تر و منطقی تر و البته هدفمندتر باشد، می توان امید داشت جریانات درستی صورت بگیرد و از طریق آن می توان آنتن مغز را به شکل ملموسی فعال کرد و تقریبا هر آن چه را که تصور می کردیم – بر اساس میدان ایجاد شده – جذب کنیم و این یعنی به واقعیت پیوستن هر آن چه که تصور می کردیم. تقریبا تا اینجای متن بیشتر به دنبال پاسخ منطقی به سوالی که در ابتدا پرسیدیم، بودیم. البته راه حل رسیدن به این امکان را نیز به شکل کاملا کلی بیان کردیم و تصور را به عنوان اصلی ترین راه آن معرفی کردیم. اما در اینجا سوال این است که چگونه می توان به اندازه ای واقعی تصور کرد که ذهن و ناخودآگاه آن دچار اشتباه خود خواسته شود؟

بجای خلق کردن، تصور کنید

بجای خلق کردن، تصور کنید

وقتی به این سوال می رسیم که چگونه می توانیم یک تصور قوی داشته باشیم، عموما فکرها به سمت ساختن یک دنیای جدید می رود و می خواهیم که خود آن دنیایی را که دوست داریم بسازیم. اما عملا در این کار ناموفق خواهیم بود. چرا که بسیاری از جزئیات، منطق ها و روابط را به درستی شکل نمی دهیم؛ که نتیجه آن چیزی نیست جز غیر واقعی بودن آن دنیا و در نهایت باور ناپذیری آن توسط ذهن. راه حل مشکل اینجاست که بگذاریم دنیا را کس دیگری خلق کند و ما آن را تصور کنیم.

آن کس دیگر همان نویسنده یا هنرمند است که می تواند دنیایی بدیع بسازد و شما بر اساس ذائقه خودتان می توانید یکی از این دنیاها را انتخاب کنید. اما از بین همه این خالق ها و مخلوق ها، نویسنده و رمان و کتابش، بهترین نوع برای ایجاد یک تصور قوی می باشد. مهمترین دلیل آن  این است که کتاب و رمان بسط خوبی دارد و تاجایی که ممکن است ذهن شما را درگیر دنیای جدید خود می کند. امکانی که هیچ یک از آثار هنری دیگر ندارند. این بسط بیشتر می تواند ذهن شما را دچار اشتباه بکند. اما این کافی نیست. هنوز چشمان شما واقعیت را می بینند و آن را درک می کند و این مهمترین عاملی است که ذهن شما از اشتباه کردن باز می ایستد.

با چشمان بسته کتاب بخوانید

با چشمان بسته کتاب بخوانید

بهترین راه تصور را کتاب دانستیم اما با یک شرط و آن این که چشمان خود یا به مفهوم بهتر هر ورودی ذهن خود را ببندیم و به چیزی جز کتاب و مطالب آن اجازه ورود ندهیم و این تنها از یک طریق امکان پذیر است، باید کتاب را بشنویم. به بیان بهتر کتاب صوتی راه حلی است که می تواند علاوه بر بستن تمام ورودی های دیگر به مغز، تنها دنیای کتاب را برای ما شرح دهد و ذهن ما دنیای خلق شده توسط کسی دیگر را تصور کند. این تصور تا حدی میتواند قوی باشد که جریان های عصبی مغز را تحت کنترل خود بگیرد و دنیایی حقیقی از آن به ما ارائه دهد.

بنابراین در اینجا نوع دنیایی که می خواهیم تصور کنیم بسیار مهم است و تنها و تنها به کتابی که می خواهیم بشنویم وابسته است. از این رو داشتن یک کتابخانه صوتی قوی مانند کتابچین که انواع کتاب صوتی فارسی را در اختیار ما میگذارد و ما قادریم توسط آن به انواع لینک دانلود کتاب صوتی رمان های معروف  دسترسی داشته باشیم، می تواند بسیار موثر و راهگشا باشد. بنابراین ما می توانیم آن چه را که تصور کنیم به حقیقت نزدیک کنیم، به شرطی که با تمام وجود آن را بخواهیم، دنیایی درست انتخاب کنیم و آن را به شکل واقعی تصور کنیم.

همچنین می توانید انواع کتاب صوتی فارسی رایگان را از کتابچین دریافت کنید.

/ پایان رپورتاژ

این مطلب صرفا جنبه تبلیغاتی داشته و انزل وب هیچ مسئولیتی را در رابطه با آن نمی‌پذیرد.

به این مطلب امتیاز دهید
اشتراک گذاری
لینک کوتاه
برچسب ها

مطالب مرتبط

نظرات